سلام ...
قرار است اینجا اشعار زیبایی را که خوانده ایم ، بنویسیم ...
خوشحال می شوم شما هم شعری به یادگار برای ما بنویسید ...
با داشتن یک ارتباط خوب
با خدا و خوب بودن و خوبی
کردن ، می توان از دیگران
سبقت گرفت و برتر شد..
ما 36 مهمان و یک عضو آنلاین داریم
دیدگاهها
اگر نمی کشمت روی دوش این تقدیر
مرا ببخش که این دست من نبوده و نیست!
افسانه راز
که گر در را گشاید هم پریدن رفته از یادم
خالقا، گر نیک و گر بد کرده ام
هرچه کردم با تن خود کرده ام
عفو کن دون همتی های مرا
محو کن بی حرمتی های مرا
* شیخ عطار *
فرشته مهر : از حضور و هدیه معنوی تان بینهایت سپاسگزارم
هر روز پشت پنجره می نشینم و بعد اشکی که قطره قطره سرازیرمیشود
این روزها مدام به این فکر میکنم درباره من و تو چه تقدیر میشود
این خواب هاکه همسفر هر شب من اند یک روز مو به مو همه تعبیرمیشود
کی باشدوکی باشدوکی نی باشدونی باشدونی
می باشدومی باشدومی نی باشدومی باشدومن باشم ووی
فرق دیروز و امروز،مثل یه مو باریکه
چه خنده داره حالت، دلم برات می سوزه
اومدی که چی بشه؟
فکر کردی که دیروزه؟
اون روزی که می رفتی
اشکای من چه ریزه
حالا ببین چه جوری اشکات داره می ریزه
اون روزی که روزت بود
روزامو بد گرفتی
اما به یاد من موند
یاد میاد چی گفتی؟
صدای تق و توق استخونام شنیدی
اما با خنده گفتی:
شتر دیدی ندیدی
یاد میاد می گفتی: که هرچی بود بازی بود؟
طفلکی دلم حتی، به بازیم راضی بود
یاد می گفتی: پیر شدیو بریدی؟
حالا من اینو می گم: که خیلی دیر رسیدی....
من از تو یاد گرفتم
ساده گذشتنا رو، یا آخرین کلامو
ساده نوشتنا رو
من از تو یاد گرفتم؛ برم به یک بهانه
اینم بشه سکانس آخر عاشقانه
هر ناز که بفروشی من مشتری نقدم
اینک سر من بستان از بابت بیعانه.
...
یا حق
به اشک دیدگانم ؛ دادم آبش
در این گلشن خدایا کی روا بود
گل از مو ؛ دیگری گیرد گلابش
به اشک دیدگانم ؛ دادم آبش
در این گلشن خدایا کی روا بود
گل از مو ؛ دیگری گیرد گلابش
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا