مدتی قبل حدودای اذان صبح از حال رفتم ، مسئله مهمی نبود اما به اصرار بچه ها و اورژانس
به بیمارستان رفتم .. دکتر سرم و دارو داد و علیرغم مخالفتم بستری شدم ..سرم به دست و
کلافه روی تخت دراز کشیده بودم که صدای آرامی مرا مبهوت کرد ...
آنچنان معنوی و زیبا بود که گمان کردم صدای ضبط یا رادیوست اما با کمی دقت و تمرکز در همان حال
بی حالی متوجه شدم یک نفر دارد نماز می خواند ...آن چنان نمازی که هرگز ندیده و نشنیده بودم
آنقدر دلچسب و دلنشین و عاشقانه بود که دلم می خواهد روزی بروم پیدایش کنم و پای هر نمازش
بنشینم ... او را ندیدم اما نماز و دعایش که تمام شد حال من آنقدر خوب شد که سرم به دست و
مصمم رفتم نزد پزشک و تقاضای مرخص شدن کردم و به منزل برگشتیم ...
گاهی مشاهده حالات خوب و خوش معنوی دیگران آنچنان انسان را به وجد و نشاط و سلامت می آورد
که حیرت انگیز است ... امیدوارم خداوند از این گونه نمازها نصیب من هم بکند ..