• به نام خداوند بسيار مهربان
آنانكه به خدا ايمان آورده و اعمال نيك و صالح دارند خداي رحمان آنها را محبوب مردم مي گرداند. مريم / 96
طبق آيات قرآن مهمترين عامل محبوبيت و جذابيت ايمان و پاکي و نيکي است و يکي از اقسام کار نيک
محبت به همسر است ، اما لازمه ي اينکار کسب مهارت مهرورزي است زيرا کار خوب را هم بايد خوب و
درست انجام داد تا به ثمر و نتایج لازم برسد ...از اين رو فهرست مختصري از آنچه براي افزايش مهر و
محبت لازم است را ذکرکردم که اميدوارم براي زوج هاي جوان مفيد واقع شود .
به نظر من انسان هايي به موفقيت هاي مکرر مي رسند که خطرات و آسيب هاي احتمالي را پيش بيني و
پيشگيري کنند . پس حتا اگر عاشق همسرتان هستيد بهتر است به خاطر بسپاريد با چه کارهايي مي شود
از کاهش مهرتان جلوگيري به عمل بياوريد .
و اما فهرستنامه :
» توجه و تاييد و تعريف و تحسين و تشويق و تشکر و قدر داني از همسر
اين روند رفتاری باعث افزايش اعتماد و عزت نفس و احساس مهم و ارزشمند تر بودن و نيز
لذت و رضايت و در نهايت سبب عشق و علاقه روزافزون بين همسران مي شود .
» شناخت انواع نيازهاي همسر و تلاش براي رفع آنها ...
» شناخت علائق و سلايق او ...
» ترک عادات و اعمالي که باعث ناراحت شدن همسر مي شود
» وفا دار بودن به عهد و قول و قرار ...
»درست و به موقع انجام دادن وظايف و مسئوليت ها ...
»مشورت با همسر براي اخذ تصميم هاي مهم زندگي
»پرهيز از مقايسه او با ديگران
» منطقي و مثبت انديش بودن
» پرهيز از گله گذاري و نق و منت ...
» حامي و همراه او بودن به هنگام مصائب و سختي ها ...
» هنگام بروز مشکل به جاي يافتن مسبب و مقصر به دنبال علت و علاج بودن
»آسان گير بودن و فراموش کردن خطاها و خاطرات تلخ گذشته ...
» اهداي هديه هاي کوچک غافلگيرانه و بي مناسبت ، با رعايت سبک و سليقه و نياز همسر...
»انتقال انتقاد با حفظ حرمت و محبت و در بهترين قالب بياني و در حد امکان طرح غير مستقيم آن و
در زمان و مکان مناسب
»ابراز علاقه و محبت به سبک و سليقه همسر ...دل انسان در بند کسي مي شود که به او نيکي کرده
و اين عشق موجب مطيع تر شدن همسر و افزايش صبر و درک و گذشت و بردباري مي شود .
» توجه به تفاوت هاي تکميل کننده زن و مرد که باعث توليد طرز تفکرو انديشه و رفتار متفاوت مي شود
»يادآوري خاطراب خوب و شيرين
»شاد و شوخ و انعطاف پذير بودن
» شناخت عوامل و مسائلي که باعث آرامش و لذت و شادي همسر مي شود
و تلاش در جهت فراهم کردن آنها
» شنونده و دوست خوب بودن براي او
»حفظ ادب و آراستگي بيان حتا به هنگام بروز عصبانيت و کدورت
» يادگيري مهارت هاي گوناگون از جمله مهارت گفتگو ي موثر به منظور حل و رفع مشکلات از طریق
مطالعه و مشاوره بسیار ضروری است .
» افزايش دانش و کمالات و موفقيت ها
» آراستگي و افزايش جذابيت هاي دروني و بيروني
از جمله افزايش جذابيت هاي فکري ، کلامي و رفتاري و پوششي و نيز داشتن
جذابيت هاي جنسي براي همسر ...
» افزايش و تداوم گفتار و رفتار پر مهر و خردمندانه
» کمک کردن به رشد و موفقيت هاي همسر
» پذيرفتن سهم خود در بروز مشکلات
» عدم بدبيني و قضاوت هاي عجولانه و غير منطقي ...
» حامي و همراه بودن
» داشتن صداقت و صميميت و انصاف و ايثار...
» ناديده گرفتن خطاها و به فراموشي سپردن خاطرات تلخ
» عيب پوش و راز دار بودن
» وفاداري و عدم پنهان کاري
» عدم درخواست هاي خودخواهانه و يا غير منطقي
» داشتن اهداف مشترك در زندگي ...وقتی دو همسر دو همسفر هم مقصد باشند و از نظر فکر و فرهنگ
شبیه بهم .. انس و الفت روز افزونی نصیبشان خواهد بود .
»به هنگام نياز مراجعه به يک مشاور حاذق و دانا و متخصص و متعهد و بي طرف ....
»گذراندن اوقات فراغت شاد و لذتبخش بيشتر با همسر و گپ و گفت با او ..
با خلق هر خاطره خوب ، باعث افزايش عشق ، و برعکس هر خاطره ي ناراحت کننده
باعث کاهش مهر مي شويد ...
» هر کار و تصميمي را با مشورت همسر و توافق مشترک انجام دادن ...
» برداشت و طرز تلقي و تفسير صحيح از وقايع مربوط به امور زندگي مشترك ..
» تعادل در پرداختن به امور زندگي و رعايت اولويت ها ...
» افزايش سطح بينش و آگاهي و ويژگي هاي مثبت خود
» اميد و شادي و نشاط بخشي به همسر ...
» درک و همدلي ...
براي حفظ تفاهم لازم است گاهي فرد خود را جاي همسرش بگذارد و از ديد او
به مسائل بنگرد تا بهتر بتواند خواست و حال و احساس او را درک کند .
• نكته : سلايق و علايق زن و مرد با هم متفاوت است و گاه موجب تزاحم خواسته ها و در نتيجه
سبب کدورت و اختلاف هاي آسيب زا مي شود که اگر با دانش و درايت و مهارت و مشورت و گفتگو ،ريشه يابي و حل و رفع شود زندگي مشترک به خير و خوبي و خوشي ادامه مي يابد ..ولي اگر
سهل انگاري شود و سبب ناراحتي هاي مکرر بشود ، تدريجا منجر به فاصله و خداي ناکرده تنفر و طلاق مي گردد
»» مهمترين علت اختلاف و فاصله در بين همسران :
1- ناراحت کردن يکديگر 2- تزاحم خواسته ها و سلايق و نيازها 3- ناکامي و عدم رفع نيازهاست ...
» وجود تفاوت ها و اختلاف نظر و سليقه امري طبيعي است اما بايد هنر شاد و آرام زيستن را بياموزيم
بطور خلاصه مي توان گفت هر گفتار و رفتاري که باعث احساس آرامش و شادي و لذت و رضايت
و عزت و اعتماد به نفس و احساس ارزشمندي و نيز سبب رشد و بالندگي در همسر بشود مي تواند
باعث افزايش عشق شود ...براي محبوب تر بودن فقط لازم است هر روز کمي خوب تر شويم .
• ايمان و پاکي و نيکي و دانايي ، از مهمترین عوامل محبوبيت اند .
دیدگاهها
م.اقدسی : عشق و علاقه ی واقعی در اثر شناخت کمالات فرد بوجود می آید ...بر علم و ایمان و عمل نیک خود بیفزایید و از خداوند توسط دعا و نیایش طلب یاری کنید ...
م.اقدسی : عشق و علاقه ی واقعی در اثر شناخت کمالات فرد بوجود می آید ...بر علم و ایمان و عمل نیک خود بیفزایید و از خداوند توسط دعا و نیایش طلب یاری کنید ...
م.اقدسی : عشق و علاقه ی واقعی در اثر شناخت کمالات فرد بوجود می آید ...بر علم و ایمان و عمل نیک خود بیفزایید و از خداوند توسط دعا و نیایش طلب یاری کنید ...
م.اقدسی : عشق و علاقه ی واقعی در اثر شناخت کمالات فرد بوجود می آید ...بر علم و ایمان و عمل نیک خود بیفزایید و از خداوند توسط دعا و نیایش طلب یاری کنید ...
محققان معتقدند عشق در نگاه اول کاملا ممکن است، چرا که بعد از دیدن شخصی که به نظر مورد پسند ماست، مواد شیمیایی با سرعت در مغز انسان ترشح میشوند.
نتایج تحقیقات در دانشگاه سیراکوس در نیویورک نشان داد، در زمان عاشق شدن ۱۲ قسمت مختلف از مغز تحریک شده و شروع به ترشح مواد شیمیایی خاصی میکند که احساس خوبی به انسان دست میدهد. از جمله این مواد شیمیایی میتوان به دوپامین، اکسیتوسین، آدرنالین و واسپوپرسین اشاره کرد.
تقریبا همین مقدار از مواد شیمیایی در اثر مصرف کوکائین در مغز انسان ترشح میشوند. این بدان معناست که عاشق شدن اثری مانند مواد مخدر روی مغز انسان دارد.
پروفسور استفانی ارتیگ که این تحقیقات را انجام داده است در این باره گفت: این تحقیقات نشان میدهد عشق دارای یک پایه علمی است. اما نکتهای که در این جا توجه همه را به خود جلب میکند این است که آیا عشق قلبی است یا از مغز انسان سرچشمه میگیرد؟
برای پاسخ به این سوال باید گفت که عشق در اصل از مغز انسان سرچشمه میگیرد، اما قلب انسان نیز در این میان بیتاثیر نیست. در حقیقت میتوان گفت عشق یک جریان بالا به پایین و در عین حال پایین به بالاست که از مغز به سمت قلب و از قلب به سمت مغز در جریان است.
این مطالعات همچنین نشان داد نمونههای مختلفی از عشق قسمتهایی مختلفی از مغز را درگیر میکند. عشقهای غیر شرطی که معمولا بین مادر و فرزند وجود دارد توسط قسمتهای میانی مغز به وجود میآیند.
اما عشقهای بین همسران توسط قسمتهای پاداش مغز به وجود میآیند و علاوه بر آن قسمتهای ادراکی مغز را نیز درگیر خود میکنند.
پروفسور ارتیگ در این باره گفت: انجام این مطالعات بسیار لازم است. عشق اثرات عصبی و روحی بسیار مهمی روی سلامت ذهنی انسان میگذارد و افرادی که در عشق خود به نتیجه نرسیدهاند ممکن است دچار افسردگیهای و اضطرابهای روحی بسیار عمیقی شوند.
اما اگر ما بتوانیم چگونگی فرآیند عشق را بررسی کنیم و متوجه شویم شکست عاطفی و عشقی چه اثراتی روی زندگی انسان ها دارند میتوانیم روشهای درمانی بهتری برای بهبود زندگی انسانها پیدا کنیم. اگر ما بتوانیم به طور دقیق مشخص کنیم که چه قسمتهایی از مغز انسانها درگیر عشق میشوند، میتوان افرادی را که به این دلیل دچار افسردگی شدهاند به سادگی شناسایی کرد و برای درمان آنها اقدامات بهتری انجام داد.
علاوه بر آن عشق باعث فعال شدن همان قسمتهایی از مغز میشود که در هنگام مصرف داروهای مسکن تحریک شده و به کاهش احساس درد منجر میشود. زمانی که شما در مورد فرد مورد علاقه خود صحبت میکنید همان قسمتهایی از مغز شما فعال میشوند که در زمانی که شما یک جایزه بزرگ را میبرید و یا مواد مخدر مصرف میکنید شروع به کار میکنند.
به همین دلیل است که انسانهای تنها و افسرده معمولا آستانه تحمل درد پایینی دارند و با کوچکترین ناملایمات روحیه خود را میبازند و یا در مقابل مشکلات مقاومت پایینی از خود نشان میدهند.
مطالعات قبلی نیز نشان داده بود عشق و علاقه در انسان اعتیاد آور است. دانشمندان معتقدند دلیل اصلی دشوار بودن جدایی و شکست عشقی نیز همین عامل است. تحقیقات نشان میدهد افرادی که دچار این حالت میشوند مشابه با اشخاصی هستند که برای ترک اعتیاد تلاش میکنند.
دکتر هلن فیشر از دانشگاه راتگرز که این تحقیقات را انجام داده است در این باره گفت: عشق مانند اعتیاد است. احساس علاقه میتواند مانند یک اعتیاد قدرتمند در بدن انسان شکل بگیرد و به این ترتیب جدایی تاثیرات بسیار مخربی روی ذهن و روان انسانها دارد.
محققان معتقدند عشق در نگاه اول کاملا ممکن است، چرا که بعد از دیدن شخصی که به نظر مورد پسند ماست، مواد شیمیایی با سرعت در مغز انسان ترشح میشوند.
نتایج تحقیقات در دانشگاه سیراکوس در نیویورک نشان داد، در زمان عاشق شدن ۱۲ قسمت مختلف از مغز تحریک شده و شروع به ترشح مواد شیمیایی خاصی میکند که احساس خوبی به انسان دست میدهد. از جمله این مواد شیمیایی میتوان به دوپامین، اکسیتوسین، آدرنالین و واسپوپرسین اشاره کرد.
تقریبا همین مقدار از مواد شیمیایی در اثر مصرف کوکائین در مغز انسان ترشح میشوند. این بدان معناست که عاشق شدن اثری مانند مواد مخدر روی مغز انسان دارد.
پروفسور استفانی ارتیگ که این تحقیقات را انجام داده است در این باره گفت: این تحقیقات نشان میدهد عشق دارای یک پایه علمی است. اما نکتهای که در این جا توجه همه را به خود جلب میکند این است که آیا عشق قلبی است یا از مغز انسان سرچشمه میگیرد؟
برای پاسخ به این سوال باید گفت که عشق در اصل از مغز انسان سرچشمه میگیرد، اما قلب انسان نیز در این میان بیتاثیر نیست. در حقیقت میتوان گفت عشق یک جریان بالا به پایین و در عین حال پایین به بالاست که از مغز به سمت قلب و از قلب به سمت مغز در جریان است.
این مطالعات همچنین نشان داد نمونههای مختلفی از عشق قسمتهایی مختلفی از مغز را درگیر میکند. عشقهای غیر شرطی که معمولا بین مادر و فرزند وجود دارد توسط قسمتهای میانی مغز به وجود میآیند.
اما عشقهای بین همسران توسط قسمتهای پاداش مغز به وجود میآیند و علاوه بر آن قسمتهای ادراکی مغز را نیز درگیر خود میکنند.
پروفسور ارتیگ در این باره گفت: انجام این مطالعات بسیار لازم است. عشق اثرات عصبی و روحی بسیار مهمی روی سلامت ذهنی انسان میگذارد و افرادی که در عشق خود به نتیجه نرسیدهاند ممکن است دچار افسردگیهای و اضطرابهای روحی بسیار عمیقی شوند.
اما اگر ما بتوانیم چگونگی فرآیند عشق را بررسی کنیم و متوجه شویم شکست عاطفی و عشقی چه اثراتی روی زندگی انسان ها دارند میتوانیم روشهای درمانی بهتری برای بهبود زندگی انسانها پیدا کنیم. اگر ما بتوانیم به طور دقیق مشخص کنیم که چه قسمتهایی از مغز انسانها درگیر عشق میشوند، میتوان افرادی را که به این دلیل دچار افسردگی شدهاند به سادگی شناسایی کرد و برای درمان آنها اقدامات بهتری انجام داد.
علاوه بر آن عشق باعث فعال شدن همان قسمتهایی از مغز میشود که در هنگام مصرف داروهای مسکن تحریک شده و به کاهش احساس درد منجر میشود. زمانی که شما در مورد فرد مورد علاقه خود صحبت میکنید همان قسمتهایی از مغز شما فعال میشوند که در زمانی که شما یک جایزه بزرگ را میبرید و یا مواد مخدر مصرف میکنید شروع به کار میکنند.
به همین دلیل است که انسانهای تنها و افسرده معمولا آستانه تحمل درد پایینی دارند و با کوچکترین ناملایمات روحیه خود را میبازند و یا در مقابل مشکلات مقاومت پایینی از خود نشان میدهند.
مطالعات قبلی نیز نشان داده بود عشق و علاقه در انسان اعتیاد آور است. دانشمندان معتقدند دلیل اصلی دشوار بودن جدایی و شکست عشقی نیز همین عامل است. تحقیقات نشان میدهد افرادی که دچار این حالت میشوند مشابه با اشخاصی هستند که برای ترک اعتیاد تلاش میکنند.
دکتر هلن فیشر از دانشگاه راتگرز که این تحقیقات را انجام داده است در این باره گفت: عشق مانند اعتیاد است. احساس علاقه میتواند مانند یک اعتیاد قدرتمند در بدن انسان شکل بگیرد و به این ترتیب جدایی تاثیرات بسیار مخربی روی ذهن و روان انسانها دارد.
محققان معتقدند عشق در نگاه اول کاملا ممکن است، چرا که بعد از دیدن شخصی که به نظر مورد پسند ماست، مواد شیمیایی با سرعت در مغز انسان ترشح میشوند.
نتایج تحقیقات در دانشگاه سیراکوس در نیویورک نشان داد، در زمان عاشق شدن ۱۲ قسمت مختلف از مغز تحریک شده و شروع به ترشح مواد شیمیایی خاصی میکند که احساس خوبی به انسان دست میدهد. از جمله این مواد شیمیایی میتوان به دوپامین، اکسیتوسین، آدرنالین و واسپوپرسین اشاره کرد.
تقریبا همین مقدار از مواد شیمیایی در اثر مصرف کوکائین در مغز انسان ترشح میشوند. این بدان معناست که عاشق شدن اثری مانند مواد مخدر روی مغز انسان دارد.
پروفسور استفانی ارتیگ که این تحقیقات را انجام داده است در این باره گفت: این تحقیقات نشان میدهد عشق دارای یک پایه علمی است. اما نکتهای که در این جا توجه همه را به خود جلب میکند این است که آیا عشق قلبی است یا از مغز انسان سرچشمه میگیرد؟
برای پاسخ به این سوال باید گفت که عشق در اصل از مغز انسان سرچشمه میگیرد، اما قلب انسان نیز در این میان بیتاثیر نیست. در حقیقت میتوان گفت عشق یک جریان بالا به پایین و در عین حال پایین به بالاست که از مغز به سمت قلب و از قلب به سمت مغز در جریان است.
این مطالعات همچنین نشان داد نمونههای مختلفی از عشق قسمتهایی مختلفی از مغز را درگیر میکند. عشقهای غیر شرطی که معمولا بین مادر و فرزند وجود دارد توسط قسمتهای میانی مغز به وجود میآیند.
اما عشقهای بین همسران توسط قسمتهای پاداش مغز به وجود میآیند و علاوه بر آن قسمتهای ادراکی مغز را نیز درگیر خود میکنند.
پروفسور ارتیگ در این باره گفت: انجام این مطالعات بسیار لازم است. عشق اثرات عصبی و روحی بسیار مهمی روی سلامت ذهنی انسان میگذارد و افرادی که در عشق خود به نتیجه نرسیدهاند ممکن است دچار افسردگیهای و اضطرابهای روحی بسیار عمیقی شوند.
اما اگر ما بتوانیم چگونگی فرآیند عشق را بررسی کنیم و متوجه شویم شکست عاطفی و عشقی چه اثراتی روی زندگی انسان ها دارند میتوانیم روشهای درمانی بهتری برای بهبود زندگی انسانها پیدا کنیم. اگر ما بتوانیم به طور دقیق مشخص کنیم که چه قسمتهایی از مغز انسانها درگیر عشق میشوند، میتوان افرادی را که به این دلیل دچار افسردگی شدهاند به سادگی شناسایی کرد و برای درمان آنها اقدامات بهتری انجام داد.
علاوه بر آن عشق باعث فعال شدن همان قسمتهایی از مغز میشود که در هنگام مصرف داروهای مسکن تحریک شده و به کاهش احساس درد منجر میشود. زمانی که شما در مورد فرد مورد علاقه خود صحبت میکنید همان قسمتهایی از مغز شما فعال میشوند که در زمانی که شما یک جایزه بزرگ را میبرید و یا مواد مخدر مصرف میکنید شروع به کار میکنند.
به همین دلیل است که انسانهای تنها و افسرده معمولا آستانه تحمل درد پایینی دارند و با کوچکترین ناملایمات روحیه خود را میبازند و یا در مقابل مشکلات مقاومت پایینی از خود نشان میدهند.
مطالعات قبلی نیز نشان داده بود عشق و علاقه در انسان اعتیاد آور است. دانشمندان معتقدند دلیل اصلی دشوار بودن جدایی و شکست عشقی نیز همین عامل است. تحقیقات نشان میدهد افرادی که دچار این حالت میشوند مشابه با اشخاصی هستند که برای ترک اعتیاد تلاش میکنند.
دکتر هلن فیشر از دانشگاه راتگرز که این تحقیقات را انجام داده است در این باره گفت: عشق مانند اعتیاد است. احساس علاقه میتواند مانند یک اعتیاد قدرتمند در بدن انسان شکل بگیرد و به این ترتیب جدایی تاثیرات بسیار مخربی روی ذهن و روان انسانها دارد.
محققان معتقدند عشق در نگاه اول کاملا ممکن است، چرا که بعد از دیدن شخصی که به نظر مورد پسند ماست، مواد شیمیایی با سرعت در مغز انسان ترشح میشوند.
نتایج تحقیقات در دانشگاه سیراکوس در نیویورک نشان داد، در زمان عاشق شدن ۱۲ قسمت مختلف از مغز تحریک شده و شروع به ترشح مواد شیمیایی خاصی میکند که احساس خوبی به انسان دست میدهد. از جمله این مواد شیمیایی میتوان به دوپامین، اکسیتوسین، آدرنالین و واسپوپرسین اشاره کرد.
تقریبا همین مقدار از مواد شیمیایی در اثر مصرف کوکائین در مغز انسان ترشح میشوند. این بدان معناست که عاشق شدن اثری مانند مواد مخدر روی مغز انسان دارد.
پروفسور استفانی ارتیگ که این تحقیقات را انجام داده است در این باره گفت: این تحقیقات نشان میدهد عشق دارای یک پایه علمی است. اما نکتهای که در این جا توجه همه را به خود جلب میکند این است که آیا عشق قلبی است یا از مغز انسان سرچشمه میگیرد؟
برای پاسخ به این سوال باید گفت که عشق در اصل از مغز انسان سرچشمه میگیرد، اما قلب انسان نیز در این میان بیتاثیر نیست. در حقیقت میتوان گفت عشق یک جریان بالا به پایین و در عین حال پایین به بالاست که از مغز به سمت قلب و از قلب به سمت مغز در جریان است.
این مطالعات همچنین نشان داد نمونههای مختلفی از عشق قسمتهایی مختلفی از مغز را درگیر میکند. عشقهای غیر شرطی که معمولا بین مادر و فرزند وجود دارد توسط قسمتهای میانی مغز به وجود میآیند.
اما عشقهای بین همسران توسط قسمتهای پاداش مغز به وجود میآیند و علاوه بر آن قسمتهای ادراکی مغز را نیز درگیر خود میکنند.
پروفسور ارتیگ در این باره گفت: انجام این مطالعات بسیار لازم است. عشق اثرات عصبی و روحی بسیار مهمی روی سلامت ذهنی انسان میگذارد و افرادی که در عشق خود به نتیجه نرسیدهاند ممکن است دچار افسردگیهای و اضطرابهای روحی بسیار عمیقی شوند.
اما اگر ما بتوانیم چگونگی فرآیند عشق را بررسی کنیم و متوجه شویم شکست عاطفی و عشقی چه اثراتی روی زندگی انسان ها دارند میتوانیم روشهای درمانی بهتری برای بهبود زندگی انسانها پیدا کنیم. اگر ما بتوانیم به طور دقیق مشخص کنیم که چه قسمتهایی از مغز انسانها درگیر عشق میشوند، میتوان افرادی را که به این دلیل دچار افسردگی شدهاند به سادگی شناسایی کرد و برای درمان آنها اقدامات بهتری انجام داد.
علاوه بر آن عشق باعث فعال شدن همان قسمتهایی از مغز میشود که در هنگام مصرف داروهای مسکن تحریک شده و به کاهش احساس درد منجر میشود. زمانی که شما در مورد فرد مورد علاقه خود صحبت میکنید همان قسمتهایی از مغز شما فعال میشوند که در زمانی که شما یک جایزه بزرگ را میبرید و یا مواد مخدر مصرف میکنید شروع به کار میکنند.
به همین دلیل است که انسانهای تنها و افسرده معمولا آستانه تحمل درد پایینی دارند و با کوچکترین ناملایمات روحیه خود را میبازند و یا در مقابل مشکلات مقاومت پایینی از خود نشان میدهند.
مطالعات قبلی نیز نشان داده بود عشق و علاقه در انسان اعتیاد آور است. دانشمندان معتقدند دلیل اصلی دشوار بودن جدایی و شکست عشقی نیز همین عامل است. تحقیقات نشان میدهد افرادی که دچار این حالت میشوند مشابه با اشخاصی هستند که برای ترک اعتیاد تلاش میکنند.
دکتر هلن فیشر از دانشگاه راتگرز که این تحقیقات را انجام داده است در این باره گفت: عشق مانند اعتیاد است. احساس علاقه میتواند مانند یک اعتیاد قدرتمند در بدن انسان شکل بگیرد و به این ترتیب جدایی تاثیرات بسیار مخربی روی ذهن و روان انسانها دارد.
روزی یک زوج،بیست و پنجمین سالگرد ازداوجشان را جشن گرفتند.
آنها در شهرمشهور شده بودند به خاطر اینکه در طول 25 سال حتی
کوچکترین اختلافی با هم نداشتند.
تو این مراسم سردبیرهای روزنامه های محلی هم جمع شده بودند
تاعلت مشهور بودنشون (راز خوشبختی شون رو) بفهمند.
سردبیر میگه:آقا واقعا باور کردنی نیست؟ یه همچین چیزی چطور ممکنه؟
شوهره روزای ماه عسل رو بیاد میاره و میگه:بعد از ازدواج برای ماه عسل به
شمیلا رفتیم،اونجا برای اسب سواری هر دو،دو تا اسب مختلف انتخاب
کردیم.اسبی که من انتخاب کرده بودم خیلی خوب بود ولی اسب همسرم
به نظر یه کم سرکش بود.سر راهمون اون اسب ناگهان پرید
و همسرم رو زمین انداخت .
همسرم خودشو جمع و جور کرد و به پشت اسب زد و گفت :"این بار اولته"
دوباره سوار اسب شد و به راه افتاد.بعد یه مدتی دوباره همون اتفاق افتاد
این بار همسرم نگاهی با آرامش به اسب انداخت و گفت:"این دومین بارت" بعد
بازم راه افتادیم .وقتی که اسب برای سومین بار همسرم رو انداخت خیلی با
آرامش تفنگشو از کیف برداشت و با آرامش شلیک کرد و اونو کشت.
سر همسرم داد کشیدم و گفتم :"چیکار کردی روانی؟
حیوان بیچاره رو کشتی!دیونه شدی؟"
همسرم با خونسردی یه نگاهی به من کرد
و گفت: "این بار اولت بود?
روزی یک زوج،بیست و پنجمین سالگرد ازداوجشان را جشن گرفتند.
آنها در شهرمشهور شده بودند به خاطر اینکه در طول 25 سال حتی
کوچکترین اختلافی با هم نداشتند.
تو این مراسم سردبیرهای روزنامه های محلی هم جمع شده بودند
تاعلت مشهور بودنشون (راز خوشبختی شون رو) بفهمند.
سردبیر میگه:آقا واقعا باور کردنی نیست؟ یه همچین چیزی چطور ممکنه؟
شوهره روزای ماه عسل رو بیاد میاره و میگه:بعد از ازدواج برای ماه عسل به
شمیلا رفتیم،اونجا برای اسب سواری هر دو،دو تا اسب مختلف انتخاب
کردیم.اسبی که من انتخاب کرده بودم خیلی خوب بود ولی اسب همسرم
به نظر یه کم سرکش بود.سر راهمون اون اسب ناگهان پرید
و همسرم رو زمین انداخت .
همسرم خودشو جمع و جور کرد و به پشت اسب زد و گفت :"این بار اولته"
دوباره سوار اسب شد و به راه افتاد.بعد یه مدتی دوباره همون اتفاق افتاد
این بار همسرم نگاهی با آرامش به اسب انداخت و گفت:"این دومین بارت" بعد
بازم راه افتادیم .وقتی که اسب برای سومین بار همسرم رو انداخت خیلی با
آرامش تفنگشو از کیف برداشت و با آرامش شلیک کرد و اونو کشت.
سر همسرم داد کشیدم و گفتم :"چیکار کردی روانی؟
حیوان بیچاره رو کشتی!دیونه شدی؟"
همسرم با خونسردی یه نگاهی به من کرد
و گفت: "این بار اولت بود?
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا