• غم محصول باغ آرزوست ...
گاهي لازم است انسان به خودش فرصت دهد تا در سكوت و تنهايي جراحات جان خسته اش
را مرهم و مداوا كند تا بتواند مجدد زندگي را از نو بياغازد...عجيب است در سكوت و تنهايي
هميشه كمتر احساس تنهايي مي كنم ،شايد به اين خاطر است كه در اين حالت بيش از هر
زماني حضور حضرت يار را مي توانم احساس كنم ... ياري كه در پس ِ هر رنج و غم و يأسي
عاشقانش را با مهر به صبوري فرا مي خواند ...
در شبهای پر از تنهایی ام
آبشار دیدگان من از فراق توست ...
اما دیگران گمان برند آرزویم چیزی به غیر از توست...