»» همسفر بودن با یکی که هم فکر و فرهنگ و هم مقصد تو نیست
همانقدر سخت و جانفرساست که
بستن یک اسب بالدار با گاوی به گاو آهن ......
فرزندانی که در محیط پر بحث و تنش یک خانه به سر می برند زندگی نمیکنند..زجر می بینند
آسیب وارد شده به این گونه فرزندان به مراتب بیشتر از صدمات حاصله از طلاق و جدایی است ...
وقتی دچار تردیدی ..وقتی می خواهی بدانی کدام کار بهتر است به فواید و عواقب و نتایج
آن کار بنگر ...آنگاه تصمیم برایت آسان می شود ...
بعضی اختلاف و کدورت های زن و شوهرها سطحی اند و قابل حل و رفع و یا تحمل
اما برخی بر می گردد به زیر بنای فکری و شخصیتی آنها بطوری که حتا حاذق ترین
پزشکان و مشاوران هم از عهده حل آنها بر نمی آیند ....
اینجاست که ناگزیری بین بد و بدتر ..بد را انتخاب کنی
و تنهایی را ، بر با او بودن برگزینی .....
» طلاق برای برخی نه تنها تلخ نیست بلکه:
یک آرزوست..یک تولد دوباره و از نو زنده شدن است ...
انسان باید در جوار و پناه فردی باشد که در بر او آرام گیرد
و رنج و محنت های زندگی را از یاد ببرد ..
نه آنکه با کسی باشد که خود عین غم و مصیبت است ...
» خلاصه گاهی طلاق مانع مرگ تدریجی است ...