»» ارزیابی ارزش خود و میزان خوشبختی ( یک خاطره ..)
زياد شنيديم که والدين به فرزندانشان مي گويند : تلاش کن براي خودت کسي شوي ...
هر يک از ما خوشبختي را يک طور معنا مي کنيم .. سعادت را مي شود با ميزان ثروت و سواد و سلامت و سرور و عزت و لذت و محبوبيت و موفقيت هاي گوناگون و غیره سنجید و محک زد ..
اما معيار واقعي سنجش سعادت چيست ؟
انسان ها در جاده زندگي پيش مي روند ولي راه يک نفر پر از موانع سخت و صعب العبور است و برعکس راه ديگري بي مانع و هموار و يا راه يکي ميان اين دو ..
يکي مرکب وجودش براي پيمودن ضعيف است و ديگري قوي یا متوسط .. براي يکي شرايط جاده مساعد است و برعکس براي ديگري نامساعد .
يکي يار و همسفران خوبي دارد و ديگري تنهاست و يا همراه بدي دارد . يکي مجهز شده به قدرت علم و با شتاب پيش مي رود و ديگري محروم مانده از دانش و کند مي رود و....
خلاصه راه يکي است اما سرعت و شتاب و شرايط و برخورداري ها متفاوت است .
قصدم از بيان اين نکات چيست ؟ مي خواهم بگويم گاهي ما با خودمان خيلي نامهربانيم .. چطور ؟!
ما بی توجه به شرایط خاص و منحصر به فردمان ، مدام خودمان را با ديگران مقايسه مي کنيم و درباره خود قضاوت مي کنيم .. در صورتي که ارزش افراد و ميزان رشد و موفقيت شان را بايد بگونه اي ديگر و با خط کش متفاوتي اندازه گرفت و ارزیابی کرد .
»» دارايي و داشته هاي واقعي و حقيقي انسان آن چيزهايي است که
بعد از مرگ بکار مي آيد و بدرد مي خورد ....
يادم مي آيد اوايلي که همسرم شرکت را تاسيس کرده بود يک روز به آنجا رفتم و به کارمندهاي او که عموما جوان و زیبا بودند بد جور حسودي ام شد و تا مدتي احساس خوب و خوشايندي نداشتم . با خودم فکر کردم من چگونه مي توانم از ديگران سبقت بگيرم و بيشتر به چشم بيايم و محبوتر باشم و ..
يا به عبارتي قدر و قيمت واقعي به چيست ؟
جواب اين گونه سوالها ساده است و همه مي دانيم اما مشکل وقتي است که مي خواهيم در مرحله عمل به بکار ببنديم .. به هر حال مدتي با فکر و تامل گذشت و به لطف خدا با ياري يک خواب خوب و يک تفال پر معنا به نتيجه آرامش بخشي رسيدم :
پاکي و نيکي و نفع رساني به ديگران و داشتن يک ارتباط خوب با خداوند مهمترين ارزش هاي انساني است
بعد از پذيرش اين مسئله احساس آرامش و رضايت و خرسندي نسبي خوبي به سراغم آمد و حال و هوايم به کل عوض شد و از آن روز به بعد دیگر هر وقت می روم شرکت ناخشنود از خود باز نمي گردم و کارمندهاي او را را از صميم قلب دوست دارم ..
نبايد بگذاريم حرص و حسادت و ميل به برتري در ما جايگزين ميل به مهر و محبت شود و در مسائلي از يکديگر پيشي بگيريم که واقعا فاقد ارزش مستقل و ماندگارند .
اگر معيار ارزش گذاري خودمان را و نحوه تعيين سنجش سعادتمان را به درستي بدانيم و بپذيريم ..کمتر دچار حرص و حسد و اندوه و حسرت و بي مهري به خود و ديگران مي شويم .
دوستدار و دلتنگ و دعاگوی همه شما خوبان : میترا ..
راستی اامروز بعد از حدود بیست و اندی سال به یک حاجت مهمم رسیدم و خیلی خوشحالم و خدا را بیش از همیشه شاکرم ...