• راز آفرينش
روزی در رویا به آن پیدای پنهان گفتم : مرا کجا می فرستید ؟ پاسخ داد :به زمین پریشان پرسیدم :چرا ؟ گفت :برای " علو درجه " گریستم و گفتم : پس حد اقل راه بازگشت را نشانم دهید ! آن مهربان گفت : دو فراتر از فرشته پر پرواز تو خواهند شد تا به سوی من بازگردی . آهي كشيدم و آهسته زير لب گفتم :کاش مرا هم فرشته می آفریدید ! تا همیشه مُحرم و مَحرم و مقرب باشم.پروردگار لبخندي زد و گفت :وقتی با افتخار بازگردی دیگر چنین آرزویی نخواهی کرد !
روزی در رویا به آن پیدای پنهان گفتم : مرا کجا می فرستید ؟ پاسخ داد :به زمین پریشان پرسیدم :چرا ؟ گفت :برای " علو درجه " گریستم و گفتم : پس حد اقل راه بازگشت را نشانم دهید ! آن مهربان گفت : دو فراتر از فرشته پر پرواز تو خواهند شد تا به سوی من بازگردی . آهي كشيدم و آهسته زير لب گفتم :کاش مرا هم فرشته می آفریدید ! تا همیشه مُحرم و مَحرم و مقرب باشم.پروردگار لبخندي زد و گفت :وقتی با افتخار بازگردی دیگر چنین آرزویی نخواهی کرد !
"میترا اقدسی " بهار 85 ( الهام گرفته از داستانکي از خانم نظر آهاری عزیز)