♥ چند روز پیش سالروز تولدم بود و طبق معمول هر سال رفتم حرم تا از آقای مهربانم هـدیه ( قول استجاب حاجتی را ) بگیرم . هنوز تازه وارد صحن شده بودم که به دخترم گفتم : چقدر هوس غذای حضرت کردم .. و بعد رفتیم داخل و جای شما خالی زیارت کردیم و مقداری نماز و دعا و قرآن و.. و به خانه برگشتیم .
درست دو روز بعد چهار عدد " کارت دعوت " برای " افطار در حرم امام" به درب منزلمان آوردند !
طبیعی است که خوشحالی من صرفا به خاطر غذا نیست بلکه به خاطر این است که به این بنده حقیر بی مقدار ذره ای عنایت شده ... اینهاست که جای شادمانی واقعی دارد ... امیدوارم و از شما خوبان می خواهم دعاکنید حاجت اصلی ام نیز با واسطه گری امام و توسط خداوند قادر مهربان ، هر چه زودتر انشالله مستجاب شود ... با سپاس از خداوند مهربان و همه شما خوبان .. {jcomments off}
• پروردگارا . ای امید و یاور من در سختی ها
به آن که به دیگری بد می کند بفهمان :
بدی به دیگری یعنی بدی به خود ..
• دیری است قلب من از کوله بار غمی که دیگری
بر دوش خسته ام نهاده ، شکسته ..
به فریادم برس ، ای بهترین منجی و یاور ..
شاید یک نادان بتواند احساس لـذت و شادمانی از زندگی را برای مدتی از آدمی بگیرد ولی سـعادت انسان بدست قدرت خـداوند است و متکی بر " عشق و عبودیت " است و من علیرغم داشتن انواع رنج و مصائبی که دیگری برایم بوجود آورده و از دنـیا بیـزارم نموده امـا همواره احساس " خوشـبختی " می کنم .. زیرا در حد توانم برای کسب " رضایت و خوشنودی خداوند " و نیز برای افزایش ایمان و " تقوا و تقرب " خود و عزیزانم کوشیده ام و دلخوشم به این که خداوند مهربان همواره با من است .. از طرفی خوب می دانم که با خروج صبورانه و موفقیت آمیز از این آزمون ها و مصائب انشالله می توانم به ارزش وجودی خود بیفزایم . پس مصائب را می توان به چشم فرصتی برای رشد و گرانبهاتر شدن نگریست و دل را آرام کرد ... یدالله فوق ایدیهم ...
{jcomments off}
اولین بار که احساس کردم از صمیم قلب دوستت دارم وقتی بود که خیلی کوچک بودم و
پدر و مادرم با هم بحثشون شده بود و من نگران بودم پدرم که در اوج عصبانیت بود مادرمو
کتک بزنه .. صدااات کردممم و تو خیلی زود به دادم رسیدی و اوضاع رو درست کردی ..
حتما بهتر از من یادته ...
از اون روز حس کردم واقعا هستی . مثل یه دوست خوب همیشه کنار خودم میدیدمت و میبینمت ..
درست سالی که ازدواج کردم و به شدت از رسیدن به خواسته هام ناامید شدم ..تو خواب آیندمو
بهم نشون دادی و الان همونجام که فکر می کردم محاله روزی محقق بشه ...
مدتی قبل باز خواب آینده کمی دور رو دیدم و ....... رو که بهم گفت ...... و بعد اتفاق حرم .....
یعنی ممکنه روزی به دوستانت بگم امروز هم همونجایی هستم که مدتها پیش تو خواب بهم مژده
داده بودن ؟؟؟؟؟!!!!! اصلا باور کردنی نیست ولی نعمت بزرگی که خودت بهم دادی امیده که
هرگز از یاری تو ناامید نمیشم و چشم از درگاهت برنمی دارم تا بلاخره جوابمو بدی ....
بیست و اندی سال در انتظار اجابت دعا ، یکی از همین نمونه های یقین به یاری توست
که البته صبر و امید هم از توست .. هر چی هست و خوبه ، از توست ...
خدایا دنیا فوق العاده فریبنده است اکثر ما آدم ها دنبال همه چی هستیم به جز تو و تقرب و
" جایی که باید برسیم ..."
نمیدونم توفیق پیدا می کنم با این همه مشغله زندگی کار نیمه تمومو کامل کنم یا نه
اما عشق رسیدن به تقرب و تعالی و بدست آوردن دل تو به من موهبتی داد که
جای خالی هر افتخاری رو برام پر کرده .....و اون موهبت چیزی نیست جز عشق و عجز و طلب..
خواستن تو همه ثروت من از دنیاست ... میبینی که اشکبار و با دلی سرشار از عشق دارم برات
می نویسم ... نامه اعمال من خالی از خوبیه .. هیچ کاری نتونستم انجام بدم که بگی این بنده
خوب منه ...... برای خودم متاسفم و ازت می خوام منو ببخشی .. با این وجود امیدوارم در
همین زمان باقی مونده منو ببخشی و کمکم کنی تا به دو آرزوم در جهان آخرت برسم ....
دنیا مثل معدنیه که باید از توش عجز و عشق استخراج کرد اما مردم گاهی برای رسیدن به چیزهای
بی ارزش با هم رقابت بی رفاقت دارن از جایی که باید برسن دور میشن تا چیزیو بدست بیارن
که هیچ ارزشی نداره و هرگز نمیتونه اونها رو اقناع کنه چون اصلا این قابلیت و ارزش رو نداره ...
ببخش که خیلی خودمونی و ساده نوشتم ...
دلم می خواد گاهی از خاطرات شیرینی که از تو دارم بنویسم هیچ ترسی هم ندارم به من برچسب ریا بزنن . دوست دارم حداقل یاد خودم بیارم که برام چه کردی اما بنده خوبی نبودم و شکر نعمت هات رو به جا نیاوردم و دنیا و دغدغه های بیخود و بی ارزشش منو از تو غافل کرد ...
وقتی دلم از خودم میگیره و فکر میکنم دیگه دوستم نداری میرم سراغ دفترجه خاطراتی که از تو دارم که البته خیلی هاشو برای اینکه کسی نخونه پاره کردم اما بازم چیزایی هست که برام مثل روزنه امیده و دلم با خوندنشون شاد میشه . اسمشونو گذاشتم شیرین کاری های خدا ..... اسم با نمکیه نه ؟
خدایا خیلی دوستت دارم . کمک کن من و مادر و فرزندانم و استادم و همه عزیزانم و دوستانت توفیق پیدا کنیم همونجوری بشیم و باشیم که مورد رضایت توست ...بدون کمک تو به تو نمی رسیم ... برای داشتن همه مواهبی که به من دادی یا به خاطر مصلحتی ندادی بینهایت ممنوووونم ...
خودمونیم تنها کسی که میتونم ساده و راحت براش بدون پاکنویس مطلب بنویسم فقط تویی
بسکه ماهی و به دل و حال نگاه می کنی نه به قال و قالب قلم ....
به امید یاری تو برای رسیدن به تو ....
پروردگار مهربون همه بیماران رو شفا بده و هر کی هر مشکلی داره به لطف بیکرانت رفع کن ..
و نعمتهات رو از ما نگیر و فضل و رحمتت رو از ما دریغ نکن ....
{jcomments off}