● بيداري در خواب
مثل اینکه قلبش شکسته بود که اینگونه از جام چشمش سیلاب اشک باریدن گرفته بود ...
مقابل ضريح آقا امام رضا (ع) ايستاد ...
دفتر دلش را که پر بود از اي کاش ها مي خواند و مي گريست ...
که اي کاش مثل فلاني فلان طور بود و اي کاش فلان موهبت را داشت و ...
يکباره از سمت ضريح صدايي آمد :
● بهتر و مهمتر از همه اينها که مي گويي " ارتباط خوب با خدا " داشتن است ...
در اين صورت است که ......
از خواب بيدار شد... ارتباط خوب با خدا ؟!
درست است ... برتری انسان ها به کیفیت این ارتباط بستگی دارد ...
چه خوب است که انسان بداند چه باید بخواهد ...
● تنها كساني بازي زندگي را مي بَرند كه به بُردن ديگران كمك مي كنند.
● مهرباني بهترين مُهره مار است.
● بي كاري خسته كننده تر از كار است.
● هر وقت « اميد » مي رود سر و كله « شكست » پيدا مي شود.
● كلاهم را كه برداشت، خيس اشك شدم .
● مرد كه عاشق شود، همسرش هزار عيب پيدا مي كند.
● هر چه انسانها از گوهر دروني كم نصيب ترند، به زيور بيروني مزين ترند.
● اسفند ماه، ماه ِجيب تكاني و خانه تكاني است.
● وقتي صداي پاي مرگ مي آيد، همه با هم مهربان مي شوند.
●كم گويي سپر اشتباه است.
● قدر سلامت را كسي داند كه فاكتور بيمارستان را ببيند.
● شتر در خواب بيند پنبه دانه، من در خواب بينم ماشين همسايه ...
● موش تو سوراخ جا نمي شد، با خودش بنا آورد.
● كوه به كوه نمي رسه، اما بهشت و جهنم از راه مي رسه.
● اينقدر گلي كه زنبور اشتباهي نيشت زد.
● دانا كسي است كه هرگز فارغ المطالعه نمي شود.
چاپ شده در روزنامه قدس 24/ 11/87
●گل لبخند...
وقتي بي پول و پُز و پرستيژ باشي
اينگار آدم نيستي ، هوايي و نامرئي ميشي !
هيچکي نمي بينه تو رو ... نميگه بيا بخور پُلو !
همه باهات غريبه ان فقط با جيبِ که رفيقن
صاب مغازه جوابتو سخت مي ده
نگاه ها بوي ناحق مي ده ...
● امـــا !
اما اگه باشه پارچه شلوارت گرون
همه ميشن پاچه خارت و خيلي مهربون ...
شخصيت آدما اينگاري به ثروت و سند و مدرکه
اينا نباشه ميگن به درد نمي خوره ... يک تختش کمه !
بعضي اگه ازت فيضي ! نبرن ، دوستيشونو فسق مي کنن
کار ندارن دردت چيه ، چقدر مي ارزي ! مشکلت چيه !
کلاه سرت باشه رفيق ميشن بر مي دارن
زير بارون که باشي چتر نمي دن ، موش ميشي ،گربه ميشن ....
● آي آدمايي که از يک مبدا و همسفر يک مقصدين
همديگه رو با خوبي و مهر مسرور کنين
اينجوري سعادتو تضمين کنين ....