● همسر...
الهه الهامي مي خواستم ... و خدا تو را به من داد
جوياي جلوه اي از جمالش شدم ... و او تو را نشانم داد ...
پرسيدم عشق چيست ؟ ... مــهـر تو را به دلم انداخت
گفتم کاش با من سخن بگويي ... و او با زبان تو در گوشم زمزمه کرد
نيمه اي ناقص و بي قرار بودم و خدا با تو تمامم کرد ...
روزي که خسته و درمانده شدم ...دستان مهربان و پر توان تو را به ياري ام فراخواند
به خدا گفتم کاش بهشت را مي ديدم ... و او لبخند تو را تصوير کرد
پرسيدم جهنم چگونه است ؟ و او طعم جدايي را به من چشاند ...
آري ... هر چه خوبي خواستم در تو يافتم
اينک با من بمان ... اي همراه جاودان
)
• چه میخواهم بگویم ؟ ( مَرکب و مُرکب )
سلام
ببخش که آدم وار آپديت نمي کنم راستش را بخواهي اين مدت داشتم تلاش مي کردم
خودم را به روز کنم و انديشه و احساسم را قدري بيشتر از خاک برهانم .چرا که
ريشه بسياري از رنجها در دلبستگي و وابستگي به دنياست ...
خب ، شکر خدا حالا حالم بهتر است و باز يک چمدان بزرگ حرف برايت دارم که بنويسم
اما هيچکدام را شايسته تقديم به چشمان نازنينت نمي دانم .
آخر بعضي از نوشته ها یم غم نامه اند
و مانند قصه ای که جز به غصه ات چيزی به داشته هايت نمي افزايد
پس چه حاصل که بنويسم ؟
برخي هم زيبا نوشته هاي پر احساسی است که فقط به آراستگي صوري سخنم پرداختم
و هيچ باري برايت نداشته و چيزي از خواندنش عايدت نمي شود..
پس بهتر است اين دو گونه را فقط در دفتر چه خاطراتم بنويسم .
حقيقتش بعضي هم نوشته هاي طولاني و سنگین و باکلاسي است که چندان به مغز و
محتوايش نپرداختم واین نوع کلام کاربرد آنچنان مفیدی در زندگی برایت ندارد.
وازطرفی بايد 600 ساعت بنشینی و بينديشي تا بفهمي چه گفته ام آخرهم متوجه مي شوي که فقط خواستم بگويم : " خيلي با سوادم "
امان از این " توهم " دانایی !
راستي مي داني که به طنزهاي طبیبانه ی حکمت آمیز هم خيلي علاقه دارم
اخيرا طنزگونه هايي براي دل غمينم مي نويسم که حقیقتش را بخواهید
بيشتر به بي نمکي سروده ام مي خندم تا تم طنزناکش
این سبک سروده ، استعداد زیادی می خواهد که مطمئنا ازعهده من برنمی آید
و ...
لازمه ناب یا نوبل نویسی چند اصل است :
علم + عقل + ایمان + هنر + عشق و جادوی مهر به مردم
به هر حال اين را بدان که تمام هم و غم من اين است که بدانم:
" نياز " تو چيست وبه چه مطالبي علاقه داري .
تا انشالله سفره سخني برايت بگسترانم که هميشه ميهمانم باشي
و من مفتخر به ميزباني تو فرزند ماهي که لبخند و هديه خوب خدا مي دانمت...
***
عزيز دلم جاده زندگي هميشه لغزنده است
و بين لعل و لات و لجن ..شايد فقط يک گام خطا بيشتر فاصله نباشد پس
مراقب باش " بارت را باد نبرد "
گاهي که انسان فکر مي کند ديگر از شر شيطان خلاص شده
و در امان است و آسوده و مغرور و بي مراقبه مي نشيند
درست همين موقع ممکن است زخم و ضربه اي سخت از شيطان ببيند پس
" هميشه هوش باش و بيدار "
من هم اگر غفلت کردم حتما هشیارم کن !
دوست دارم تا ابد بيدار بمانم و خدا را تماشا کنم و سربرسجده به پايش بوسه زنم ...
من هميشه پر حرفم و تو برعکس کم حوصله وبي وقت..پس باقي بغض هايم باشد براي بعد ...
What I want to say…
Under the title of Him which is harmony of our heart
Hello
Sorry that I don't update my site like human beings if you ask the truth, these days
I was trying to update myself and set free my thoughts and feelings from the earth a little bit more since the root of most sufferings is because of affecting
and depending to the world…
Well, thanks Allah, now, I feel better and again I have a big sack full of talk to write for you but I can think of none deserving to offer for your tender eyes.
You know some of my writings are sorrow letters and like a story that does nothing with your belongings other than adding some grief; so what would be the result if I wrote?
And some are delicately written writings which I just superficially adorn my talks and they are of no use for you and you can't benefit by reading them, so better I just write these two kinds of my writings in my diary.
To tell the truth, some are heavy, long, high class writings which I haven't worked on their contents and these kinds of talking might not have much usage in your life. And on the other hand, you have to sit for 600 hours and think so that you understand what I wanted to say and at last you would know that I wanted to say
" I'm very literate"
Save me from" fancy" of wisdom!
By the way, did you know that I'm very interested in wise curative satire?
I'm writing satires for my sorrowful heart which if you ask for the truth, I'm laughing at insipidity of my lyrics more than satiric theme of them, this kind of lyrics asks for more talent which surely I can't make it.
And...
Necessary conditions for pure or noble writing are some principles:
Science+ wisdom+ art+ love+ magic of people's affection
Any ways, do know that all my care and grief is to know:
What's your need and what kind of subjects you like.
So that if Allah wants, spread a cloth of talk that you always stay my guest and I have the honor of hosting you, my lovely child who I know you as a smile and gifted blessing from Allah…
My sweetheart, life's road is always slippery, and maybe there is no more than a step between ruby and mud, so
Take care" a puff of wind doesn't leave your load away"
Sometimes when human beings think that they relieve from the evil of the Devil and they are saved, so sitting relaxed, proudly and without care and exactly at this time receives a great shock from Devil, so
"Always be cautious and awake"
If I neglect, make me cautious for sure!
I love to stay awake for ever and watch Allah and bowing down kiss His feet…
I am always talkative; on the contrary you are impatient and timeless… so the rest of my overflows of feelings remain for then…
Written by Mitra Aghdasi (affection angel)…..03/27/2008
{jcomments off}
آبشار اشك ...
آرزویی آبشار اشکم نمود
و تو مدام تمنای مرا رد می کنی ..
آری رد می کنی تا بیشتر به سویت بشتابم .
من چه نادان و ناسپاسم و تو چه مهربان و صبوری
ممنون که مرا لایق قرب خود می دانی ...
{jcomments off}